Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری صداوسیما، دکتر فروزان زیادلو از مدیران سابق و کارشناس مناطق آزاد در مصاحبه با برنامه «گفتگوی اقتصادی» رادیو گفت وگو در خصوص مأموریت و کارکرد اصلی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی اظهار کرد: هر پدیده و رویدادی دارای نقاط قوت و نقاط ضعف است و تمام تلاش ما باید در راستای توسعه نقاط قوت و رفع نقاط ضعف باشد و از نگاه صفر و صدی به موضوعات خودداری کنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی افزود: ماده یکم از قانون تأسیس مناطق آزاد به ۱۰ مورد از اهداف اصلی اشاره کرده که ۶ مورد مربوط به نقش ملی مناطق آزاد است و ۴ مورد هم به نقش ناحیه‌ای و محلی مناطق آزاد می‌پردازد. زیادلو با بیان اینکه مناطق آزاد با اشتغال‌زایی و عمران محلی دارای اثرات مثبت اقتصادی خارجی و داخلی هستند گفت: ایجاد مراکز درمانی و بهداشتی و فرهنگی در مناطق آزاد موجب ارتقای سطح فیزیکی منطقه می‌شود. کارشناس مناطق آزاد با تأکید بر اینکه کارکرد مناطق آزاد در حوزه اقتصاد ملی باید پررنگ‌تر شود اظهار کرد: وجه ملی و وجه ناحیه‌ای مناطق آزاد، اثرات متقابلی بر یکدیگر دارند و از هم مجزا نیستند و لذا باید به‌موازات هم پیش بروند. وی افزود: خدمات و اقدامات مثبتی در مناطق آزاد صورت‌گرفته است؛ اما این شاخص‌ها در مقابل منابعی که صرف کردیم و انتظاراتی که از مناطق آزاد داشتیم کفایت نمی‌کند. زیادلو در ادامه به دو کتاب «راز سرمایه» و «علل شکست ملل‌ها» اشاره و بیان کرد: نویسنده کتاب راز سرمایه، علت عقب‌ماندگی ۱۰۰ کشور را بروکراسی عنوان کرده و کتاب علل شکست ملل‌ها نیز حکمرانی نامطلوب را مطرح می‌کند و شکست کشور‌ها را ناشی از حکمرانی نامطلوب می‌داند. این کارشناس مناطق آزاد بر لزوم حذف بروکراسی و اعمال مدیریت یکپارچه تأکید و اظهار کرد: یکی از علل شکست نسبی مناطق آزاد این است که قانون مدیریت یکپارچه اعمال نمی‌شود و هر کسی ساز خودش را می‌زند. وی یکی دیگر از دلایل عدم موفقیت کامل مناطق آزاد را نبود منابع کافی و تزریق قطره چکانی منابع توسط دولت عنوان کرد و گفت: استراتژی توسعه اقتصادی ما در مناطق آزاد نامطلوب است. زیادلو توسعه جوامع محلی و تجمیع سرمایه‌های خرد را برای توسعه مناطق آزاد به‌عنوان دو مؤلفه ضروری مطرح و بر تحقق آن تأکید کرد.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: مناطق آزاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۵۵۰۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دولت جمع‌گرا؛ مبنای اقتصاد دستوری

عصر ایران - دولت جمع‌گرا (collectivist state) به دولتی گفته می‌شود که سراسر زندگی اقتصادی را تحت کنترل خود درمی‌آورد. نمونۀ اعلای چنین دولتی، در کشورهای کمونیستی شکل گرفت. یعنی در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی.

مداخلۀ دولت جمع‌گرا در حیات اقتصادی جامعه، بسیار فراتر از مداخلات دولت‌های توسعه‌گرا و سوسیال دموکراتیک می‌رود. این دو دولت اخیر، با هدف راهنمایی یا پشتیبانی کلی از اقتصاد خصوصی در زندگی اقتصادی مداخله می‌کنند. اما دولت جمع‌گرا در واقع اقتصاد را ملک طلق خودش می‌داند.

در شوروی و اروپای شرقی، دولت‌های جمع‌گرا می‌کوشیدند سرمایه‌گذاری خصوصی را کلاً از بین ببرند و به جای آن، اقتصادهایی با برنامه‌ریزی مرکزی، همراه با مدیریت شبکۀ وزارتخانه‌های اقتصادی و کمیته‌های برنامه‌ریزی برپا کنند.

بنابراین آنچه "اقتصاد دستوری" خوانده می‌شود، از راه سیستم برنامه‌ریزی "مستقیم" سازمان یافته بود که در نهایت بالاترین ارگان‌های حزب کمونیست آن‌ را کنترل می‌کردند.

توجیه "جمعی کردن" دولت (یا لغو مالکیت خصوصی به سود نظام مالکیت اشتراکی یا عمومی)، از گرایش بنیادی سوسیالیسم به ارجحیت دادن مالکیت عمومی بر مالکیت خصوصی ناشی می‌شود؛ اما استفاده از دولت برای رسیدن به این هدف، بیش از آنکه ناشی از نوشته‌های مارکس و انگلس باشد، محصول تلقی مثبت از "قدرت دولت" است.

مارکس و انگلس "ملی کردن" را رد نکرده بودند. بویژه انگلس معتقد بود که در دورۀ "دیکتاتوری پرولتاریا" کنترل دولت تا کارخانه‌ها، بانک‌ها، ترابری و مانند آن‌ها گسترش می‌یابد. با این حال این دو اندیشمند کمونیست تصور می‌کردند که دولت پرولتری کاملا موقت خواهد بود و همین که اختلاف طبقاتی از بین برود، این دولت نیز رو به فرسایش خواهد گذاشت.

اما دولت جمع‌گرای شوروی همیشگی و دارای قدرتی فزاینده و بوروکراتیک شد. در زمان حکمرانی استالین، سوسیالیسم به طور کامل با دولت‌گرایی مترادف شد و پیشرفت سوسیالیسم در گسترش مسئولیت‌ها و اختیارات سازمان و تشکیلات دولتی بازتاب یافت.

دولت‌گرایی یا statism که در ایران به "اتاتیسم" مشهور شده، یعنی اعتقاد به اینکه دخالت دولت مناسب‌ترین وسیلۀ رفع دشواری‌های سیاسی یا پدیدآوردن توسعۀ اقتصادی و اجتماعی است. ایمانی ژرف و شاید تردیدناپذیر به دولت، به منزلۀ سازوکاری که با آن اقدام جمعی را می‌توان سازماندهی کرد و به هدف‌های مشترک دست یافت. زیربنای این دیدگاه را تشکیل می‌دهد.

دولت آرمانی اخلاقی، وسیله‌ای در خدمت ارادۀ عمومی تلقی می‌شود. دولت‌گرایی یا استاتیسم کاملا در نقطۀ مقابل آنارشیسم است. در آنارشیسم فرض بر این است که انسان‌ها در غیاب منبع اقتداری به نام دولت نیز می‌توانند همکاری جمعی مطلوبی داشته باشند و به زندگی خودشان سامان دهند. اما دولت‌گرایی مخالف چنین ایده‌ای است.

دولت‌گرایی در سیاست‌های حکومت که زندگی اقتصادی را تنظیم و کنترل می‌کند به روشنی دیده می‌شود. این سیاست‌ها از ملی کردنِ گزینشی و مدیریت اقتصادی (که گاه هدایت خوانده می‌شود) گرفته تا کورپوراتیسم (در هر دو شکل لیبرالی و فاشیستی) و جمع‌گرایی به شیوۀ شوروی را در بر می‌گیرد.

جمع‌گرایی در واقع حد اعلای دولت‌گرایی است. در مارکسیسم، چنانکه گفتیم، دولت‌گرایی ناشی از نگاه مثبت به دولت بود؛ نگاهی که مارکس و انگلس نداشتند. مارکس اصولا دولت را همانند دین و سرمایه، پدیده‌ای منفی می‌دانست که نهایتا باید از بین برود. غایت اندیشۀ مارکس، سرشتی آنارشیستی داشت چراکه بی‌دولتی را تجویز می‌کرد.

اما مارکسیست‌هایی که توانستند حکومت تشکیل دهند، نه تنها دولت را از بین نبردند، بلکه دولت‌هایی فراگیر یا توتالیتر تشکیل دادند که بر همۀ حوزه‌های اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی جامعه سلطۀ کم‌نظیری داشت؛ سلطه‌ای که در تاریخ بشر فقط در نازیسم و تا حدی هم کاتولیسیسم عصر قرون وسطی مشاهده شده. بنابراین collectivism یا جمع‌گرایی در قبال نهاد دولت را می‌توان راهی به سوی توتالیتاریسم نیز دانست.

در زندگی شخصی و اجتماعی (و نه در مقام تعیین ماهیت دولت)، جمع‌گرایی البته در برابر فردگرایی قرار می‌گیرد و لزوما پدیده‌ای منفی نیست. یعنی در بسیاری از موارد، جمع‌گرایی بر فردگرایی ارجحیت پیدا می‌کند و اصولا زمینه‌ساز همکاری بین افراد است. بنابراین جمع‌گرایی اگر رقم‌زنندۀ ماهیت و کیفیت دولت نباشد، پدیده‌ای مذموم نیست.

دولت‌های جمع‌گرا اگرچه مارکسیست بودند ولی برخلاف نظر مارکس، محصول خوش‌بینی به نهاد دولت بودند. ضمنا این دولت‌ها برخلاف غایت اندیشۀ مارکس، خودشان را نهادی موقت و نهایتا زائد در زندگی بشر نمی‌دانستند؛ چراکه اصولا با این فرض تاسیس و فربه شده بودند که بهترین نوع همکاری جمعی انسان‌ها تحت کنترل و هدایت دولت امکان‌پذیر است.

با چنین نگاهی به نهاد دولت، دلیلی برای اعتقاد به اضمحلال و انحلال نهاد دولت به عنوان نشانۀ سعادت و آزادی انسان وجود ندارد و دولت نه تنها شر ضروری نیست، بلکه خیر ضروری است.

 

 

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • رشد اقتصادی کشور با مشارکت مردم در گروی دانش بنیان شدن صنایع بزرگ است
  • وزش باد شدید در اکثر نقاط استان کرمان
  • سیاست ارزی غلط بانک مرکزی باعث کم اثر شدن رشد اقتصادی/قیمت کالاهای اساسی با قیمت ارز آزاد مچ شده است
  • هشدار نارنجی به کشاورزان، گندم و غلات را به مناطق امن حمل کنید
  • شورای ملی تامین مالی به ریاست وزیر اقتصاد تشکیل شد
  • نقاط قوت و ضعف مجلس یازدهم/ «نظارت» در مجلس آینده تقویت شود
  • ۱۶۲ کارگر و کارفرمای نمونه در منطقه ازاد چابهار تجلیل شدند
  • دولت جمع‌گرا؛ مبنای اقتصاد دستوری
  • مناطق حادثه خیز در هنگام وقوع بارندگی شناسایی شدند
  • احتمال وقوع سیلاب در غرب و برخی نقاط مرکزی استان کرمان